۱۳۹۰ مهر ۱۱, دوشنبه

مکتب ریگی

افغانستان در طول تاریخ جنگ ها و نا امنی های زیادی را سپری کرد و بار ها ویران و آباد شده است ولی زمینه که برای بازسازی بعد از حادثه 11 سپتمبر بمیان آمد یک فرصت ارزنده به مردم افغانستان محسوب میشود.

اما با تاسف که از این موقع استفاده خوبی صورت نگرفت تا به حال در حدود 57 ملیارد دالر پول که به کشور کمک شده است تقریبا 50 در صد این کمک ها در برنامه های اجتماعی و باز سازی شهر ها و قریه ها استفاده شده ولی نظر به مبلغ مصرف شده تغیرات چشمگیری محسوس نمیشود. آیا این پول ها به جا مصرف گردیده است؟

پروژه های را میتوان در یافت که با وجود مصرف باربار قابل استفاده نیست یک مثال خوب آن پروژه آبرسانی نهر شاهی قریه سجادیه میباشد این پروژه ۹.۶ کیلومتر شبکه سیستم آبرسانی است که از یک سال به اینطرف آماده شده ولی نسبت کوچک بودن نل های آن قادر به رسانیدن آب نمیباشد و از آن استفاده نمیشود یا سرک نوین که در هرات به طول ۱۳.۳ کیلومتر و عرض چهار متر قرارداد شده است ولی عرض سرک کمتر از ۳ متر ساخته شده است.

به قول حضرت عمر زاخیل وال وزیر مالیه کشور "در مجموع الی 18 در صد این پول ها از مجرای حکومت به مصرف رسیده و باقی توسط تمویل کننده ها به شکل مستقیم مصرف گردیده است، تمویل کننده ها هیچ نوع اسناد از شیوه مصرف این پول ها به اختیار حکومت و مردم قرار نداده اند و هیچ کس نمیداند که کدام پروژه با چه مصرفی انجام شده است".

از سوی هم گراف فساد اداری تا حدی بالا رفته که موجب گردیده افغانستان سومین کشور جهان پس از سومالیا و میانمار به صفت فاسد ترین کشور محسوب شود. دولت افغانستان بعد از جنگ های طولانی یک دولت کم عمر و بی تجربه میباشد. واژه های چون دموکراسی، شفافیت، حساب دهی و حکومت مردمی تماما پدیده های است که در حالت ابتدایی قرارداشته چنانچه مردم به خدمات عامه دست رسی کافی ندارند ویا هم مجبورند که خدمات عامه را در بدل پول رشوه خریداری نمایند.

سوال این است که بعد از به مصرف رسانیدن 57 ملیارد دالر از منابع کشور های امریکایی و اروپایی کشوردریافت کننده وقتی نتواند حساب دهد و از سوی دیگر گراف فساد هم تا این اندازه بالا باشد چگونه ممکن است کمک های بیشتر به دست آرد.

گزینه دوم برای تداوم حیات کشور منابع عایداتی خود کشور است ولی با تاسف که تا به حال ما نتوانستیم زیر بنا های اقتصادی کشور را محکم سازیم و بودیجه سالانه خود را خود تهیه نمایم وزیر مالیه میگوید " بودیجه عادی ما در سال جاری 1390 به سه ملیارد دالر میرسد که دو ملیارد آن از عواید خود ما میباشد و بودیجه انکشافی به 2.2 ملیارد دالر میرسد که تقریبا تمام آن از سوی تمویل کننده ها به دست میاید ویا گفته میتوانیم که صرف 100 میلیون آن از عواید خود ما تمویل میشود" در چنین حالت اگر تمویل کننده ها کمک های خود را قطع نماید وضعیت کشور چه خواهد شد.

اگر مردم در نظارت سهم گیرند و از سوی هم برای به دست آوردن اطلاعات بکوشند امید آن میرود که تغیراتی زیادی در شیوه مصرف و هم شفافیت آن به میان آید. پروژه تعمیر مکتب در سجادیه شهر مزارشریف را به طور مثال میتوان یاد کرد. این تعمیر برای اطفال یک قریه آباد میشد ولی ممکن بود مانند چندین پروژه دیگر یک تعمیر ریگی و ناقص می بود که قبل از استفاده فرومیریخت. اما باشندگان قریه نواقص درروند اعمارمکتب مذکور دریافته آرام نه نشستند تا آنکه بعد از 30 در صد اکمال کار پروژه شرکت تطبیق کننده را مجبورنمودند تا مکتب را دوباره آباد نماید انجینر پروژه میگوید " ما در تهداب این مکتب و خشت کاری های که فعلا دوباره کار شده تقریبا 40 هزار دالر خساره دیدیم"

در شرایط فعلی نظارت مردمی ضرورت مبرم میباشد هیچ قومی و هیچ کشور در جهان سرنوشت افغانها را تغیر داده نمیتواند تا آن که خود به آن اقدام نکنند.


خیبر ساپی